به گزارش «راهبرد معاصر»؛ عراق همچنان درگیر یک نوع بن بست در عرصه سیاسی شده و این روند از مهر1400تاکنون ادامه دار بوده است. بیشترین اختلاف در بین احزاب سیاسی و انتخاب روسای ثلاثه است که فعلا با انتخاب رئیس مجلس، احزاب در انتخاب دو پست نخست وزیری و ریاست جمهوری دچار مشکلات فراوان هستند. البته در این میان برخی احزاب سیاسی در همراهی با برخی کشورها همچون آمریکا سناریوی فرسایشی کردن روند موجود سیاسی در عراق را در پیش گرفتهاند و این بیشتر به نفع آمریکا و سایر کشورهای هم پیمان آن و در جهت عدم تشکیل دولتی مقتدر در آینده است.
همانطور که گفته شد بیشترین اختلاف در مقطع کنونی بین احزاب کردی و شیعی در تعیین پستهای نخستوزیری و رئیسجمهوری است. روند سیاسی در گذشته بدین شکل بود که رئیس جمهور از حزب اتحادیه میهنی کردها انتخاب میشد، اما در این دور از انتخابات، حزب بارزانی با توسل به اتحاد ثلاثه با جریان صدر و حلبوسی اقدام به معرفی نامزد برای این پست کرده است. این درحالی است که مناصب مهمی همچون نائب رئیس مجلس، برخی وزرای دولت و ریاست اقلیم با حزب دموکرات است و در سایه اختلافات موجود به ویژه در حزب اتحادیه میهنی، بارزانی اقدام به معرفی نامزد برای این پست کرده است. البته برخی معتقدند که بارزانی در جهت پیچیده شدن اوضاع سیاسی در عراق اقدام به این کار کرده و هدف وی تنها گرفتن امتیاز از احزاب سیاسی عراق است.
در بحث انتخاب نخست وزیر نیز جریانهای شیعی باتوجه به اختلاف میان جریان اطار تنسیقی و مقتدی صدر همچنان در تشکیل کتله اکبر و انتخاب نخست وزیر با مشکل مواجه هستند.این در حالی است که مقتدی صدر فرصت چهل روزهای را به جریان اطر تنسیقی برای تشکیل دولت داده بود که طی چند روز گذشته این مهلت تمام شد. اختلاف موجود بین جریان صدر و اطار بدین شکل است که مقتدی صدر قائل به این است که نخست وزیر را این جریان تعیین کند و سپس اطار آن را تایید کند. اما چارچوب هماهنگی یا همان جریان اطار تنسیقی معتقد است که ابتدا باید با یکدیگر توافق کنند و سپس نخست وزیر با توافق طرفین انتخاب شود. این اختلاف دیدگاه منجر به این شده که فعلا در بحث تشکیل کتله اکبر و تشکیل دولت مشکلات اساسی وجود داشته باشد و همین اختلاف دیدگاه ها منجر به وضعیت فعلی شود.
اکنون با وجود این شرایط، برخی احزاب و جریان ها پیشنهادهایی را مطرح کردهاند که به طور مفصل باید به آنها پرداخته شود.
1- دیدگاه اول؛ برگزاری انتخابات مجدد و انحلال پارلمان فعلی
برخی جریان ها معتقدند که به دلیل نتایج انتخابات و عدم کسب آرای اکثریت توسط جریانی خاص وضعیت فعلی به وجود آمده است و با انتخابات مجدد می توان از این بن بست خارج شد. این دیدگاه از چند منظر می توان گفت خطرناک و تاحدود زیادی غیر ممکن است و بیشتر طرح آن با اهداف خاصی صورت گرفته است:
الف) طرح این پیشنهاد از سوی برخی جریان ها همچون قیس خزعلی که گفته بود تنها راه منطقی برای برون رفت از بن بست سیاسی در عراق انحلال مجلس و برگزاری انتخابات مجدد است، بیشتر در جهت یک نوع تلنگر به سایر جریان ها همچون جریان صدر است. زیرا با فرض برگزاری انتخابات مجدد بعید است که جریان صدر این تعداد کرسی را کسب کند. بنابراین این موضع گیری را می توان بیشتر راهی برای برون رفت از مشکلات در نظر گرفت که با این پیشنهاد خود گره های موجود در عرصه سیاسی را باز کنند.
ب) در صورت برگزاری انتخابات مجدد، آمار مشارکت به مراتب پایین تر از مرحله ی قبل خواهد شد و این سناریوی مطلوبی برای عراق نخواهد بود. می توان گفت که باتوجه به مخاطرات برگزاری انتخابات مجدد، منظور و هدف شیخ قزعل این نبوده و این پیشنهاد برای خارج کردن عراق از شرایط فعلی است.
ج) برگزاری انتخابات مجدد با مخالفت بسیاری از احزاب سیاسی موجود روبرو خواهد شد. بسیاری از این احزاب همچون جریان صدر و حزب دموکرات کردستان عراق بعید است با چنین پیشنهادی موافقت کنند. زیرا این دو جریان تعداد کرسی های آنها بیشتر از سایر جریان ها بوده است. بنابراین وفاق سیاسی در رابطه با برگزاری مجدد انتخابات در عراق در مقطع کنونی وجود ندارد و شرایط آن نیز باتوجه به وضعیت فعلی عراق امکان پذیر نیست.
2- دیدگاه دوم؛ اجماع احزاب برای رسیدن به توافق مطلوب
براساس این دیدگاه، احزاب سیاسی به یک توافق مطلوب با حضور همه ی جریان های سیاسی برسند و سهم هر جریانی هم براساس توافقات بین آنها تعیین شود. باتوجه به شرایط موجود این گزینه از هر نظر دارای مقبولیت بیشتری در مقطع کنونی است و چنانچه به سمت آن حرکت شود و منافع جریان ها درنظر گرفته شود، می توان به آینده سیاسی در عراق امیدوار بود.
3- دیدگاه سوم؛ روند وضعیت فعلی
این دیدگاه حفظ وضع موجود را ارجحیت می داند و معتقد است که باتوجه به اختلافات موجود بهترین وضعیت، ادامه ی همین شرایط است. این در حالی است که ماهیت برگزاری این انتخابات که انتخابات زودتراز موعد هم بود، تغییر شرایط موجود و تغییر روسای ثلاثه بود. چنانچه تداوم وضعیت فعلی که ادامه دهنده وضعیت قبلی است، تمایل به ادامه دار بودن آن بود، برگزاری انتخابات محلی از اعراب نداشت و نباید انتخابات برگزار می شد. این در حالی است که برگزاری انتخابات برای تغییر وضعیت فعلی برگزار شد و این که دولتی ثابت و مستقر امور را برعهده بگیرد. دولت فعلی یک دولت موقت بوده و اکنون نیز دولت پیشبرد امور است و چنین دولتی در بسیاری از امور توان حل مشکلات را ندارد و همین امر منجر به وضعیت بی ثبات کننده اقتصادی و حتی امنیتی در عراق خواهد شد.
شرایط عراق در عرصه سیاسی با یک بنبست مواجه شده و شرط خروج از این بن بست، اتحاد و توافق بین جریانها برای است. طراحی که برخی کشورها همچون آمریکا و انگلستان برای عراق در نظر گرفتهاند، در وهله اول ادامه روند فعلی و فرسایشی شدن وضعیت موجود است تا از این طریق اختلافات بین احزاب را ادامهدار و به یک چالش لاینحل تبدیل کنند. در وهله دوم به دنبال اختلاف در داخل جریان های سیاسی هستند. به عنوان نمونه اختلاف بین جریان های شیعی و جریان های کردی که اکنون این اختلافات خود را در بحث نخست وزیری و رئیس جمهوری نشان داده است. البته در بحث جریان شیعی به دنبال جنگ شیعی - شیعی با دوقطبی اطار و صدر هستند و در این رابطه تمام توان خود را به کار گرفتهاند که اختلافات موجود در عرصه سیاسی را به عرصه ایدئولوژیکی و دینی بکشانند.